در اینجا مولانا جلال الدین از رودکی درخواست کرد شعرِ بوی جوی مولیان... را بخواند، رودکی قبول کرد ولی گفت بعد از آن باید به او قدری فرصت دهند تا استراحتی کند.
بوی جوی مولیــان آید همی یــــاد یــار مـــهربـــان آید همی
ریگ آمو و درشــتی راه او زیـر پـــایم پرنیـــان آید همی
آب جیـحون از نشاط روی دوسـت خنــگ مـــا را در میـان آید همی
ای بخارا شـاد باش و دیر زی میــر زی تو شـادمان آید همی
میر ماهست و بخارا آسمان مـاه سوی آســــمان آید همی
میر سـروست و بخارا بوستان سرو سوی بوستان آید همی
آفریـن و مدح سـود آید همی گـر به گنــج اندر زیـان آید همی
سلام آینه دار عزیز. خوبی . سال نو مبارک . شورعتو تبریک میگم امیدوارم در ادمه موفق باشی . خوشحال میشم به منم سر بزنی و با هم تبادل لینک داشته باشیم اگر دوست داشتی منو با اسم نیایش لینک بده و بگو با چه اسمی لینکت کنم .
همیشه شاد باشی تا بعد
عالی عالی